مردم غور و انتخابات

داشتن حق رأی از جمله حقوق مدنی تمام شهروندان محسوب می گردد که در قانون اساسی افغانستان تسجیل گردیده است. و دولت مکلف است زمینه دسترسی تمام اتباع کشور را به مراکز اخذ رای جهت انتخاب رئیس جمهور، اعضای شورای ملی، اعضای شورای ولایتی و سایر بخش های که مطابق قانون از طریق انتخابات تعین میگردند فراهم نماید. البته نحوه انتخاب و استعمال رای به کاندید دلخواه در شرایط مناسب بدون از ارعاب ، تشویش و تهدید همانگونه که در قانون اساسی و قانون انتخابات و قانون مدنی افغانستان تعریف گردیده است. به گونه مستقیم، سری و آزاد باشد که نیازی به تطویل کلام درین فصل و باب احساس نمی شود. اما در حقیقت در تمام ولایات کشور به استثنای برخی مراکز، مقوله انتخابات چیزی بیشتر از یک درامهء مضحکه جهت اغفال مردم و به کرسی نشانیدن صاحبان زر و زور و تزویر نیست؟؟!!

در ولسوالی ها و قریجات آرای مردم بعد از چندین مرحله خرید و فروش در سطوح مختلیف بالاخره در محور قوم، منطقه و حزب میچرخد و بدن اذن و اطلاع دارندگان حقیقی رای، برای افرادی که مورد نظر خان و قوماندان است اختصاص داده میشود و نام آنرا میگذارند انتخابات آزاد به شیوه  دیمو کراتیک و پسندیده ؟؟؟

  در ولایت غور شاید بدترین نوع انتخابات باشد، زیرا عمده ترین اختلافات قومی و سمتی و حزبی زایده انتخابات نامیمون و نا مبارکی میباشد پیامدهای نحس آن در خاطره زنده است ؛  اختلافاتی که کمر غوریها را بیشتر از پیش شکست و آنها را وادار ساخت تا طوری انفرادی، خانوادگی و حتی کلتوی به پیش هر کس و ناکس خم شوند، در وازه های بیشماری را دق الباب نمایند، ذلت و حقارت را قبول نمایند، برای خودی ها فحش و نا سزاگویی کنند و برای بیگانگان تملق و چاپلوسی نمایند!!  و در نتیجه اختلافات و دشمنی ها بحدی گسترده و دامنه دار گردد که اکنون در اعماق تمام خانواده های غوری در تمام سطوح ریشه دوانیده و روز از روز این غده سرطانی قویتر و مقاومت مردم فقیر و بی بضاعت غور ضعیفتر می شود. پس در مجموع میتوان گفت که یگانه چیزی که در طی این سه دوره انتخابات نصیب مردم غور شده همانا دشمنی و کینه و بغاوت است و بس!!

  اگر در انتخابات گذشته دقت بیشتر صورت گیرد بخوبی در میابیم که حتی سیاسیون غوری هم با وصف همه معاملات و تن فروشی ها کمترین بهره را از مزایای این شیوه زندگی اجتماعی حتی  از بخش مادی آن نصیب شدند....

ادامه دارد....

اعلام حکومت نظامی در مرکز چغچران

از مدت دوهفته بدینسو در مرکز ولایت غور حالت اضطرار و حکومت نظامی اعلام گردیده است. مسئولین محلی ولایت غور علت این کار را نگرانی از بروز مشکلات امنیتی اعلام داشته و مدعی اند بخاطر جلوگیری از مشکلات امنیتی در روز های کمپاین انتخاباتی وضعیت اضطرار بر قرار شده است. اما چنین ادعایی واقعیت نداشته  صرف بخاطر عوام فریبی عنوان شده است. مسئولین محلی غور در اولین اقدام موتورسایکل های مردم بیچاره چغچران را توقیف و بعداً در بدل اخذ پول بعضی از آنها را رها و بعضی ها را به بهانه های مضحک مفقود الاثر  و لادرک اعلام نمودند. در قدم بعدی  تفنگچه های راجستر شدۀ متنفذین محلی غور را همراه با کارت جواز قوماندانی امنیه قید و ضبط نمودند.  در قدم سوم موتر های سواری مردم ولایت غور را طوری دستجمعی توقیف و به کندک نظم عامه واقع میدان هوایی چغچران انتقال دادند.

  طول مرکز چغچران 2.2 کیلومتر است. هنگام عبور از همین فاصله 50 مرتبه توسط مؤظفین امنیتی تمام عبور کنندگان  - سوار و پیاده-  تلاشی و مورد باز پرس قرار میگیرند؟؟؟

 علت اصلی اعلان حکومت نظامی در غور حقیقتاً موضوع انتخابات است؛ اما نه بخاطر تأمین امنیت انتخابات بلکه بخاطر ارعاب و وحشت مردم از پیامدهای  بعدی انتخابات می باشد. سید انور رحمتی والی غور در هماهنگی با بخش های امنیتی و سایر افراد وابسته به محمدکریم خلیلی جداً برای تیم  اشرف غنی احمد زی کمپاین های گستردۀ را راه اندازی نموده است. رحمتی نگران از تکرار حادثۀ 1388 می باشد. حادثه ای که باعث گردید تا آقای خلیلی نتواند به بازار چغچران برود و اجباراً از میدان هوایی طرف کابل فرار نماید. سیدانور رحمتی میخواهد برای مردم غور گوشزد نماید که اگر برای تیم که او میخواهد رأی ندهید نه توان برکناری او را دارید و نه  این مصیبت از بالای سرتان کوتاه میشود، پس بهتر است که از تکرار اشتباه گذشته پرهیز نموده و مطابق میل او  عمل کنید. از جانب دیگر دلیلی باشد برای تهیه گزارش بمراجع امنیتی در مرکز کشور که گویا در صورت که وضعیت امنیت تا این سرحد در مرکز چغچران بحرانی باشد، پس هیچ امیدی برای استقرار امنیت در مناطق دور دست و واحد های اداری به استثنای ولسوالی لعل و سرجنگل وجود ندارد.

   مردم غور بر خلاف سابقۀ پر افتخار تاریخی شان ظلم پزیر و مطیع زور می باشند؛ زمانی قطب الدین لچگ بادغیسی بالای یک ملت بزرگ در مرکز چغچران حکمروایی بی حد و حصر داشت و زمانی دیگر چهار احمق و کودن بنام مرغابی وامروز هم  آشغال های شمال و نوکران خلیلی!!

  چند نکته به اختصار باید به استحضار جناب سید انور رحمتی والی غور رسانیده شودکه : شما در صدد تأمین امنیت در حدود 15 کیلومتر از خاک ولایت غور می باشید. این موضوع نشاندهندۀ نهایت پائین بودن سطح معلومات شما از ساحه جغرافیایی 38666 کیلومتر می باشد. درضمن شما به زعم خود تان در تلاش تأمین امنیت برای در حدود 5000 پنج هزار رأی دهنده می باشید؛ درحالیکه ولایت غور با داشتن 238 مرکز رأیدهی حدوداً 400000 چهارصد هزار  نفر واجدالشرایط رأی دهی را دارای می باشد. که این موضوع برای هر فرد غوری که دارای عقل و خرد باشد مایه تأمل است!؟

  نکته دوم : شما و تیم همکار تان مدعی هستید که  اسناد مجموع موتر های مردم غور جعلی است. آیا شما حقیقتاً در فکر مبارزه با جعل کاران می باشید؟؟ اگر این ضمیر در وجود شما زنده باشد، پس نیم نگاهی بیاندازید به انتخابات گذشته و وضعیت فعلی در تمام سطوح کشور. آیا رئیس جمهور با جعل و تقلب بر اریکه قدرت تکیه نزده؟ آیا اعضای پارلمان و شورا های ولایتی بر اساس تقلب و جعل وتزویر امروزه بعنوان نمایندگان ملت قلمداد نمی شوند؟ آیا شما خود بعنوان یک شخص صالح و صادق از ولایت سرپل بخاطر خدمتگذاری به ولایت غور تشریف آوردید؟ آیا معاون شما بر اساس شایستگی و لیاقت به این سمت رسیده است؟ آیا شاروال شهر چغچران بر اساس قانون متصدی این پست گردیده است؟ آیا خورد ضابطان جبهه شمال بخاطر شایستگی در ولایت غور به رتبه ژنرالی ترفیع مینمایند؟؟؟

 نکته سوم: شما از بیخبری افسران و سربازان اردوی ملی و نظم عامه  بخاطر تطبیق پروژه های شخصی تان سؤ استفاده مینماید که در حقیقت تخطی آشکار از امور وظیفوی تان می باشد. سرکوب بیرحمانه مردم زی حسین و مسلمانانی که علیه امریکایی ها تظاهرات نمودند هنوز هم در ذهن ها زنده است!!

  جناب رحمتی ! شکی نیست که شما نسبت به سایر مسئولین حکومت محلی غور آدم نسبتاً خوبتر می باشید و اینهمه حرف ها بخاطری به آدرس شما گفته شد که شما مسئول اول این ولایت می باشید.

والله اعلم


آغاز مبارزات انتخاباتی و سرنوشت مبهم غوری های سر گردان

سرانجام 13 بهمن فرا رسید و مبارزات انتخاباتی در کوچه و خیابان به شکل علنی آغاز گردید. درین میان سرنوشت غوری های سرگردان که درطی بیش از سه ماه گذشته همه ای  خانه های شهر کابل، هرات، مزار، بامیان، قندها، ننگرهار و...  را دق الباب و با دریوزه گری و تعهد های بیشمار متاعی بدست آوردند چه خواهد شد؟؟!!

  قبلاً در شبکه های اجتماعی عده ای از جوانان و اهل مطبوعات مطالبی را پیرامون وضعیت اسفبار مسافرین غور نشر کرده بودند که واقعاً برای هر غوری با احساس و وطن دوست مایه خجالت و شرمساری بود. زمانی این خصلت پست بیشتر تگان دهند و شرم آور بود که دیده میشد یک قوماندان ویک جوان و یک ملا درجریان یک روز با سه کاندید و شش معاون کاندید تعهد قرآنی میبستند و توسط مدیا پخش و نشر میگردید. به یاد دارم روزی را که یکی از قوماندانان کلان ولایت غور از صبح با آقای احمدضیا مسعود معاون اول داکتر زلمی رسول پیمان بسته بود و شام همان روز بدفتر داکتر عبدالله عبدالله بحضور داشت استاد عطا محمد نور  در بدل مبلغی پول نقد تعهد قرآنی کرد!!!!!

ایکاش این روند مضحک به یک و دو و حتی دها نفر خلاصه میشد و درضمن این سیرقهقرایی و شرم آور بعنوان یک روند دیموکراتیک و قانونی در قرأ و قصبات نهادینه نمی شد. امروز برای هر دهقان و چوپان و ساربانی که گفته شود برای کی رأی میدهی ، فوراً میگوید هرکس پول بیشتر داد.  در چنین حالتی مقصر اصلی مردم عوام نه بلکه سیاستمداران عوام و بی فرهنگ میباشند که سالهاست با دلالی و بیشرمی بالای گرده های مردم مظلوم غور حکمروایی مینمایند.

ملت مسلمان و با غیرت غور باستان !

بیائید به این روند ننگین خاتمه دهید، برای کسی رأی دهید که واجدشرایط و اهل رأی باشد. برای کسی رأی دهید که برای حل بحران وطن تان برنامه ای داشته باشد و بعد از اخذ رأی شما را فراموش نکرده و بفکر آبادی و آرامی این سرزمین بلاکشیده باشد.