بسياري کساني که شکنجه شده اند، نشانه اي از زخم بر بدن و يا استخوان شکسته اي ندارند، اما زخم هاي عاطفي و رواني ناشي از شکنجه سال ها وقت ضرورت دارند تا شفا يابند. در چنين مواردي موسيقي به حيث ابزار شکنجه به کار گرفته مي شود.

بنيام محمد ضمن مصاحبه اي با سازمان بريتانيايي حمايت از زندانيان موسوم به " ريپريف " گفته است: "کنترولت  را از دست مي دهي و برايت افکار و مناظر واهي به وجود مي آيند. ترا تا آستانه جنون مي رانند و مي داني که ديوانگي در آن سو منتظرت هست. وقتي که از اين خط عبور کردي، راه برگشتي نيست. من اين آستانه جنون را چندين بار ديده ام ".

محمد که قبلا در " زندان تاريک " افغانستان و بعدا زندان گوانتانامو زنداني بوده است، يکي از افرداي است که با تخنيک " بدون تماس" شکنجه شده است. تخنيک هاي روانشناختي اي وجود دارند که غالبا  در بازجويي ها به کار برده مي شوند. اين تخنيک ها بر بدن قرباني آثاري به جا نمي گذارند، اما پيامدهاي ماندگار رواني در پي دارند.

موسيقي؛ شيوه اي براي تعذيب و خوار ساختن

محمد سه هفته بازجويي اي را شرح مي دهد که او را در حالت اضطراب قرار داده بودند و تنها در حالي که موسيقي گوش خراش با شدت بيش از حد بلند بود، برايش اجازه چند ساعت خوابيدن مي دادند.

محمد مي گويد اين موسيقي  از رپ خوان هاي مشهوري چون "امي نيم"  و "داکتر دري" تا  "خنده هاي دلهره انگيز و اشباح گونه هلوين" تغيير مي خوردند.

او مي گويد: "دستگاه استخبارات مرکزي ايالات متحده امريکا شب و روز روي آدم هايي مانند من کار مي کردند. بسياري حافظه شان را از دست دادند. من توانستم صداهاي کساني را بشنوم که سرهاي شان را به ديوار و دروازه مي کوبيدند".

در ماه فبروري امسال، يک محکمه مرافعه بريتانيا اين ادعاي محمد را که رفتار مقام هاي ايالات متحده امريکا در زندان با او "ظالمانه، غيرانساني و خفت آور" بوده است، رد کرد.

راحل احمد، يک زنداني ديگر گوانتانامو شکنجه با موسيقي را بسيار بيرحمانه تر از بدرفتاري هاي جسمي خوانده است. او به هفته نامه "دير شپيگل" آلماني گفته است:«مانند آن است که شما نيم سري خرابي داشته باشيد و بعد کسي ترا رسوا مي سازد و بر سرت داد مي زند. اين کار هزار بار تکرار مي شود. تو روي هيچ چيز خود را متمرکز ساخته نمي تواني ».

 راحل مي افزايد:«پيش از آن که مرا لت و کوب کنند، من مي توانستم تصور کنم که درد را فراموش مي توانم. اما شکنجه با موسيقي، کاملا راهت را گم مي کند. شکنجه با موسيقي مغزت را از تو مي گيرد".

گروه هاي مدافع حقوق بشر بر اين نظر اند که اخيرا شکنجه با تخنيک هايي که آثار آن قابل ديد نيست، افزايش يافته است. هرچند استفاده از موسيقي به مثابه ابزار شکنجه چندين قرن قدامت دارد.

  داکتر سوزانه کوزيک، موسيقي شناس در دانشگاه نيويارک مي گويد: "ما مي دانيم که حتا در جهان باستان، مهاجمان  يک روز پيش از آن که شهري را مورد حمله قرار دهند،  براي ترساندن مردم موسيقي مورد استفاده قرار مي گرفت".

داکتر سوزانه کوزيک مي افزايد: "ما مي دانيم که مردم را در مغاره ها قرار مي دادند تا ارتعاشات صوتي اي که به سنگ ها تصادم مي کردند، صداهاي پايين را نهايت بلند بسازند. اما مي دانيم که حالا نيازي به اين کار نيست و ما مي توانيم همزمان صدها انسان را در معرض صداهاي نهايت بلند قرار دهيم".

شصت سال شکنجه با تخنيک هاي نامريي

استفاده معاصر از موسيقي و صدا در جريان بازجويي ها، ضمن تحقيقاتي در دهه پنجاه قرن گذشته، هنگامي آغاز يافت که سازمان استخبارات مرکزي ايالات متحده امريکا (سي آي اي) در مورد سلسله تجاربي تحقيق کرد تا به وسيله آن بتوان افراد را از نظر رواني درهم شکست.

در دهه 70 بريتانيايي ها اتباع ايرلندي اين کشور را با "صداي سفيد" مورد بازجويي قرار مي دادند و اسراييلي ها در دهه 90 به همين ترتيب موسيقي را به حيث وسيله شکنجه به کار مي بردند.

در همين تازگي ها کارشناسان نظاميان امريکايي را متهم ساخته اند که افراد مظنون به اعمال تروريستي را در بين کانتينرها مي گذارند و آن ها را در معرض آهنگ هاي بلند و با ضرب آهنگ تند موسيقي قرار مي دهند. اين آهنگ ها نه تنها از نوع "ميتاليکا" مانند  "انترسند من " است، بلکه آهنگ هايي مانند "بارني" چون "ديناسوربنفش " را نيز شامل مي شود که عبارت از آهنگ هاي کميک اطفال اند.

داکتر ميچيلد ونک انسون، متخصص امراض رواني از مرکز تداوي شکنجه شدگان در برلين مي گويد: "ريتم يا ضرب آهنگ اين خواندن ها مانند ضربت زدن اند... در درون سر شما داخل مي شوند، شما را سردرد مي سازند  و شما ديگر به چيز ديگري خود را متمرکز ساخته نمي توانيد".

ونک انسون مي افزايد: "در ترکيه آهنگ ها و يا مارش هاي بسيار ميهن پرستانه ترکي عليه کردهايي به کار گرفته مي شد که براي استقلال شان از ترکيه مي جنگيدند. اين آهنگ ها آن ها را بسيار خوار و جريحه دار مي ساخت".

همه کساني که از اين شکنجه ها جان بدر برده اند، وقتي دوباره آن را به خاطر مي آورند، عذاب مي بينند. ديگر براي آن ها صداي راديوي همسايه، موسيقي راديوهاي موتر  ويا موسيقي تلويزيون و مغازه هاي فروش وسايل برقي، همان مفهوم اصلي را ندارد.

داکتر سوزانه کوزک از دانشگاه نيويارک حکايت يک زنداني گوانتانامو نقل مي کند. اين زنداني قبلا از دوست داران پر و پا قرص موسيقي "راک" بود. 

خانم کوزک مي گويد:"او ندرتا موسيقي مي شنود. او در برابر صداهاي اطراف خود نهايت حساس است... او چهار سال بعد از بازداشت و زنداني شدنش هنوز هم ظنين هست و فکر مي کند زنداني است. او در خانه مي ماند و از اين مي ترسد که هر وقتي باشد  دوباره مي برندش. بنابراين از خانه بيرون نمي رود".

استفاده از موسيقي؛ فقط وسيله اي براي بازجويي

ايالات متحده امريکا هرگز استفاده از موسيقي به هنگام بازجويي را شکنجه نمي داند. مقام هاي نظامي امريکايي آن را يک تکنيک پيشرفته بازجويي مي خوانند. همچنان مقام هاي امريکايي محروم ساختن از خواب، در اضطراب قرار دادن متهمان و غرق کردن سر آن ها در آب را نيز شکنجه نمي دانند.

در سال گذشته باراک اوباما رييس جمهور ايالات متحده امريکا دستور داد تا - به اصطلاح- تخنيک هاي پيشرفته بازجويي پايان يابند. او روش هاي بازجويي توسط "سي آي اي" را محدود به همان روش هايي ساخت که در مواد آموزشي ارتش امريکا قيد شده است.

با اين هم شواهدي وجود دارند که استفاده از اين روش ها به طور وسيعي رايج مي باشد. داکتر ونک انسون از مرکز تدواي شکنجه شدگان در برلين مي گويد که شمار روزافزون قربانيان شکنجه با موسيقي از ترکيه، ايران وعراق به اين مرکز مراجعه کرده اند.

داکترجوليا دوخرو، يکي از مسوولان سازمان عفو بين المللي آلمان، استفاده از اين شيوه براي بازجويي را مخالف اعلامیه جهاني حقوق بشر مي داند. داکتر دوخرو مي گويد آلمان که مانند ساير کشورها اعلاميه جهاني حقوق بشر را امضا کرده است، مسووليت دارد که عليه همه انواع شکنجه اقدام کند.

در حالي که برخي کارشناسان موسيقي و موسيقي دانان مانند جيمز هاتفيلد از مکتب موسيقي "ميتاليکا"  شايد علنا با استفاده از آهنگ هاي ساخته خود شان در بازجويي از مظنونان به تروريسم مخالفت نکنند، کسان ديگري مانند تام ماريلو از گروه "طغيان عليه ماشين" که از لحاظ سياسي فعال است، از اين که از آهنگ هاي ساخته آن ها براي اذيت ديگران استفاده مي شود، خشمگين اند.

اين گروه همراه با 25 دسته موسيقايي ديگر و نيز سازمان عفو بين المللي فعاليت هايي را به راه انداخته اند تا از استفاده از موسيقي به حيث ابزار شکنجه، جلوگيري کنند.


     آقای محقق ! شما را تمامی ملت می شناسد

آقای حاجی محمد محقق ، يکی از جنگسالاران تنظيمی ، رد صلاحيت دو هزاره کانديد پست وزارت را به تبانی کرزی و قانونی و همينطور موضعگيری نژادگرايانه(!) وکيلان، نسبت داده است!واين دروغی آشکار است!

آقای محقق، شما که از سهميه حزب وحدت، برای سرور دانش، از گماشته گان ايران و مدير سابقه دار نشريه حزب وحدت در ايران،

پيهم طلب وزارت می کنيد ، آيا ملت افغانستان را، ديوانه يا صغير يا کور و کر ميدانيد؟

شما ميدانيد از وقتی رژيم ايران ، دست کارفرمايان را باز گذاشت ، تا کارگر افغان را از سر ساختمان ها به پايين پرتاب کنند . برای سرعت در کار آن ها را به اعتیاد مواد مخدر آغشته سازدو دسترنج کارگران افغان را به يغما ببرد و در اردوگاه های سپيدسنگ و غيره ، مهاجران افغان را وادار ساخت ، با يک پای ، يک فاصله دراز را طی کنند و سنگ های بزرگ( قلوه سنگ) را سر شانه و روی دامن شان بگذارند و به جای ديگر منتقل کنند و اين گونه مجازات های استالينی را عليه ملت بدبخت مهاجر،بکار گرفت، اکنون تا چه حد عليه رژيم خونخوار ايران و گماشته گان افغانی آنان، نفرت و انزجار وجود دارد ؛پس وقتی اسم سرور دانش را يک نماينده روی کاغذ می بيند و از سابقه و دوسيه او خبر ميشود؛ چطور ميتواند به اين گونه ايجنت شناخته شده، رای بدهد؟!

چرا بايد عريان ترين و برجسته ترين ايجنت ها، کانديد وزارت شوند، چرا اينان را به پست ها و مقامات غير وزارتی، کانديد نمی

کنيد ؟

آقای محقق،در کجای دنيا، آدم های را که متهم به جنايت عليه بشريت هستند، پايتخت کشور را به آتش کشيده اند، به ناموس اهالی بيدفاع؛ تجاوز کرده اند، به جای مجازات و عقوبت، پاداش و رتبه و مقام ميدهند؟

آقای محقق، صد ها هزاره ی با سواد و ملتگرا و درس خوانده وجود دارد که مورد احترام قاطبه ی ملت افغان اند ، هيچکس با اين زحمتکشان شريف مشکلی ندارد، چرا از ميان اينهمه خوبان ، وکلا را مجبور می کنيد به سلطان علی کشتمند يا سرور دانش يا عصمت اللهی يا ... رای بدهند ، چشم پت و بدون کاوش و پژوهش!

آقای محقق،يک روز شايد از خواب برخيزيد و بنگريد، دنياعوض شده و ستم ديدگان ، غاصبان حقوق شان را به سوی چوب دار می برند.

           ملا برادر افغانستان ته سپارل کېږي

افغان حکومت وايي پاکستان ورسره منلې ده چي د طالبانو نائب مشر ملاعبدالغني برادر به ورسپاري.

د افغانستان د جمهوري رياست يوه وياند حامد علمي د آزادۍ راډيو انګليسي څانګي ته ويلي چي د افغانستان او پاکستان د کورنيو چارو وزيرانو په وروستيو ورځو کي په دې هکله مفصلي خبري کړي دي او پاکستان ژمنه ورسره کړې، چي ملا برادر به کابل ته تسليم کړي.

ملا عبدالغني برادر چي د روان کال د فبروري په مياشت کي په کراچي کي ونيول سو، ويل کېده چي له افغان حکومت سره يې د پاکستان له اجازې پرته د خبرو چينل خلاص کړى وو.

       شيرمحمد کريمي لوى درستيز وټاکل شو

د افغانستان دفاع وزارت په یوه اعلامیه کې وویل چې د ولسمشرکرزي د یوه فرمان پراساس عنایت الله نظري د دې وزارت د مرستیال او ارکانحرب ډګرجنرال شېرمحمدکریمي د لوی درستیز په توګه ټاکل شوي دي.

ډګرجنرال شېرمحمد کریمي تردې مخکې د دفاع وزارت د اوپراسیون ريیس وو چې اوس د ستر جنرالۍ په بست کې د بسم الله محمدي پرځای لوی درستیز ګومارل شوی دی.

همداراز ډګرجنرال (ارکانحرب)محمداکرم د ډګرجنرالۍ په بست کې د لوی درستیز مرستیال ټاکل شوی .نوموړی تردې وړاندې د ملي دفاع وزارت مرستیال وو.

همداراز د شاهین۲۰۹ قول اردو قومندان تورنجنرال مرادعلي د ستردرستیز په نوي تشکیل کې د ډګرجنرالۍ په بست کې د افغانستان د مځکنیو ځواکونو قومندان ټاکل شوی دی.

تر دې مقرریو وړاندې امریکايي ورځپاڼو د یکشنبې په ورځ راپور ورکړی وو چې کرزی غواړي چې د بسم الله محمدي پرځای تورنجنرال مراد علي ، چې په خټه هزاره دی،لوی درستیز وټاکي څوهزاره ګان له ځانه خوشاله کړي خو لوېدیځوال ډګرجنرال کریمي غوره بولي چې په روانه انګلیسي خبرې کوي او په امریکا کې یې په لوړه کچه پوځي زده کړې کړي دي.

لوېدیځوالو نه یوازې د وړتیا له نظره بلکې له دې پلوه هم کریمي ته ترجیح ورکوله چې په ملي اردو کې د پښتنو ونډه تقریباً په هیڅ شمار ده.په وروستیو کې د لوېدیځو رسنیو په یوه راپور کې ویل شوي وو چې په ملي اردو کې د پښتنو ونډه یوازې په سلو کې درې یا څلور ده.

                  میلیاردها دلار جای بازسازی اختلاس شدند

دیپلماسی ایرانی: در سال‌های اخیر سه میلیارد دلار از کمک‌های غرب برای بازسازی افغانستان از این کشور خارج شده است. امریکایی‌ها برادر و معاون حامد کرزی رئیس ‌جمهوری افغانستان را مشکوک می‌دانند.

یک کارمند بلندمرتبه دولت امریکا به وال‌استریت ژورنال گفته که ظرف چند سال اخیر، حدود سه میلیارد دلار از افغانستان خارج شده است. به گفته این کارمند، بخش عمده این پول از محل کمک‌های نقدی جهان غرب برای بازسازی افغانستان اختلاس شده است.

سیاستمداران امریکایی مدت‌ها است دولت افغانستان را به کوتاهی در مبارزه با فساد مالی متهم می‌کنند. بهار امسال، در نتیجه همین اتهامات مناسبات کابل و واشنگتن تیره شد. حامد کرزی متقابلا نیروهای امریکایی را به عدم رعایت امنیت غیرنظامیان در درگیری‌ با طالبان متهم کرده بود.

این نخستین بار است که امریکایی‌ها به‌طور مستقیم نزدیکان شخص حامد کرزی را به سوءاستفاده کلان از کمک‌های عمرانی غرب متهم می‌کنند. وال استریت ژورنال به نقل از مقام امریکائی نوشته است، محمود کرزای برادر رئیس‌جمهوری افغانستان و محمد فهیم قائم مقام وی، جزء کسانی هستند که از آنها به عنوان مشکوک به شرکت در اختلاس بزرگ نام برده می‌شود.

به گفته یک کارمند بلندپایه امریکایی، برای انتقال پول‌ها جعبه‌هائی ساخته بودند که در ته آن یک جای خالی تعبیه شده بود. به ادعای این مقام، انتقال پول از طریق شرکت‌های حواله صورت می‌گرفت که منشاء عربی دارند.

امریکایی‌ها معتقدند همکاری دولت افغانستان با تولید‌کنندگان مواد مخدر و آلودگی آنها به فساد مالی سبب شده که مردم افغانستان از دولت مرکزی رویگردان و جذب طالبان شوند.

واشنگتن پست نیز در گزارش دیگری نوشته است که مقامات بلندپایه دولت افغانستان، در مسیر تحقیقات بازرسان علیه افغان‌های متنفذی که مشکوک به فساد مالی هستند، اشکال‌تراشی می‌کنند. به گفته مقامات امریکایی، ماموران دولت افغانستان اسامی افراد متنفذی را که متهم به فساد مالی شده‌اند، در پرونده‌ها خط می‌زنند.

برای یک شرکت مالی در افغانستان پرونده‌ای در مورد انتقال غیرقانونی میلیون‌ها دلار به خارج تشکیل شده است. اما رسیدگی به این پرونده نیز به علت پرده‌پوشی‌های ماموران دولت غیرممکن شده است.

کشورهای غربی در پی سقوط طالبان، برای بازسازی ویرانی‌های جنگ بیست ساله، ده‌ها میلیارد دلار کمک در اختیار دولت افغانستان قرار داده‌اند. اما در این کشور نشان چندانی از بازسازی و پیشرفت به چشم نمی‌خورد.

  ده عامل عمده عدم  پیروز ی ائتلاف بین المللی در افغانتسان

بعد از سبکدوشی جنرال مک کریستال و تقرر جنرال پترییاس بجایش ، شماری از تحلیل گران در مورد تغیر استراتیژی و تعدیل تاکتیک های نظامی حرف میزنند. مثلآ می گویند از نیروی هوایی باید استفاده بیشتر شود وغیره. این تحلیل گران موضوع را تنها از دیدگاه نظامی می بیینند درحالیکه مسئله پیچیده تر و غامض تر از برخورد صرفآ نظامی است. باید پروبلم افغانستان از دیدگاه یک کامپلکس سیاسی - نظامی و اقتصادی دیده شود.

ده عامل عمدۀ عدم پیروزی ائتلاف بین المللی در افغانستان عبارتند از :


1 - اتکای غرب به یک رهبر بسیار منفور در افغانستان.

2 - - گوش دادن رهبران غرب به مشوره های غرض آلود رهبران پاکستان در مورد افغانستان . رهبران پاکستان ، در ظاهر خود را طرفدار غرب نشان میدهند اما با مشوره های زیرکانه ، برای غرب ، دام ، می چینند وغرب را از عقب خنجر میزنند.

3 - نابود نساختن مراکز تربیه و آموزش تروریست ها در داخل خاک پاکستان و عدم مسدود ساختن مکاتبی که در داخل پاکستان ، جوانان معصوم را شستشوی مغزی نموده و تربیه می کنند تا واسکت خود کشی بپوشند و در افغانستان بیایند و خود کشی کنند.

4 - عدم برخورد با قاطعیت و جدیت در مقابل رهبران طالبان در افغانستان و پاکستان . بعد از یازده سپتامبر 2001 ، هیچ رهبر طالب مانند صدام حسین اعدام نشد تا موجب عبرت سایر رهبران طالبان گردد.

5 - عدم توجه به رسانیدن برق به تمام نقاط افغانستان و عدم توجه به تعمیم تلویزیون و کامپیوتر در سراسر افغانستان تا موجب روشن شدن اذهان جوانان گردد .

6 - عدم قاطعیت در مقابل تولید کنندگان مواد مخدر و عدم توجه جدی نظامیان ائتلاف بین المللی به نابود سازی زمین های کشت تریاک و عدم مبارزه جدی علیه تولید ، صدور و پروسس مواد مخدر و جرایم سازمان یافتۀ وابسته به مواد مخدر .
این جرایم سازمان یافته ، کارمندان عالیرتبه ائتلاف بین المللی در افغانستان را فاسد می سازند و تطمیع و تخویف میکنند.

7 - عدم توجه جدی به مسدود کردن یا صعب العبور ساختن مرز بین افغانستان و پاکستان و عدم کنترول جدی رفت و آمد آزاد بین دو کشور . با پیشرفت های علم وتکنالوژی ، ائتلاف بین المللی امکانات وسیع الکترونیک و امکانات استفاده ازستلایت را دارد تا از فضاء این رفت و آمد ها را نظاره و کنترول کنند .

8- عدم توجه به جنگ روانی .

9 - عدم توجه به مبارزه جدی علیه بی سوادی . به هر مقیاس که مردم، بیسواد باشند، به همان اندازه ، بیشتر تحت تاثیر اندیشه های تاریک طالبان قرار میگیرند.

10 -عدم توجه به رعایت قانون و عدم توجه به مبارزه علیه فساد اداری توسط حکمروایی قانون . مثلا عدم توجه به ایجاد کمیسیون مستقل نظارت بر قانون اساسی .