منظور آيه 3 سوره نور
تفسير درست ايه 3 سوره نور جيست؟ منظور از اينكه مرد زناكار جز با زن زناكاريا مشرك ازدواج نميكندو برعكس جيست؟همانطور كه مى دانيد ازدواج مرد مسلمان با زن مشرك حرام است در حاليكه اكر منظور از نكاح در اين ايه ازدواج باشد,بايد كفت كه ازدواج مرد زنا كار با زن زنا كار يا مشرك جايز است كه اين خود خلاف تعاليم اسلام است؟ جكونه از اين ايه به عنوان دليل حرام بودن ازدواج با زن زنا كار استفاده مى شود؟ و سوال اخر اكر ازدواج با زنا كار حرام است بعضي از مردان قبل از ازدواج زنا كرده اندو بعدا ازدواج كرده اند ايا ازدواج تمام اينها باطل است؟
خداوند متعال مي فرمايد: «الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» (نور 3).
يعني: مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نمىکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار يا مشرک، به ازدواج خود درنمىآورد؛ و اين کار بر مؤمنان حرام شده است.
در مورد تفسير اين آيه دو قول وجود دارد:
اول: آيه دليل بر تحريم است ولي حکم آن منسوخ شده است، و ازدواج با زناکار جايز است.
در اين آيه هرچند که ازدواج با زنا کاران حرام شده، اما در رأي اكثر علما (از جمله امام شافعي و سعيد ابن مسيب و امام مالک و احناف) حكم اين آيه با (آيه32) از همين سوره: « وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ.. : مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و کنيزان صالح و درستکارتان را.. » منسوخ است، بدين جهت گفتهاند: مرد زناكار، ميتواند با زني ازدواج كند كه با وي زنا كرده است چنانكه ديگران نيز ميتوانند با او ازدواج نمايند.
و بعضي ديگر (مانند حافظ ابن کثير) گفته اند: اصلا اين آيه دليل بر تحريم ازدواج با زناکار نيست! و مراد از "نکاح" در آيه مذکور در حقيقت «جماع» است، زيرا قرائني وجود دارد که "نکاح" وارده در اين آيه را از معناي "تزويج و ازدواج" دور مي کند؛ چراکه بر طبق آيه صريح قرآن براي يک مرد مسلمان زناکار حلال نيست که با يک زن مشرک ازدواج کند، چنانکه مي فرمايد: « وَلاَ تَنْكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ : و با زنان مشرک تا ايمان نياوردهاند، ازدواج نکنيد» (بقره 221). بنابراين از اين قرينه درمي يابيم که منظور از "نکاح" در آيه 3 سوره نور؛ نمي تواند "عقد ازدواج" باشد، چرا که اگر اين معني را داشته باشد، آنگاه از آن آيه حکم بر جواز ازدواج مسلمان زناکار با مشرک داده خواهد شد که اين برخلاف آيه 221 بقره است، پس مراد از "نکاح" در آيه 3 نور؛ جماع است. و اما معناي آيه آنست که: غالب زناكاران ـ چه مرد و چه زن ـ چنين گرايشي دارند كه يكي از آنان جز به ازدواج با زناكاري همانند خود رغبت نميكند. هدف آيه كريمه ـ بعد از هشدار دادن مؤمنان از ارتكاب زنا ـ بازداشتنشان از ازدواج با زناكاران.
دوم: امام احمد بن حنبل و شيخ الاسلام ابن تيميه و امام ابن قيم معتقدند که اين آيه منسوخ نشده و دليل بر تحريم ازدواج با زناکاران هست ، و مراد از "نکاح" در آيه مذکور؛ "عقد ازدواج" است.
علامه عبدالرحمن سعدي رحمه الله معناي آيه را چنين تفسير مي کنند: « معني آيه اين است که: هر زن و مردي كه به زناكاري متصف باشند و از آن توبه نكنند، و كسي براي ازدواج با آنان اقدام نمايد، با اينكه خداوند ازدواج با فرد زناكار را حرام نموده است، از دو حال خالي نيست: يا اينكه به حكم و دستور خدا و پيامبرش پايبند نيست ]و آنرا بر خود حلال مي کند[ پس چنين كسي جز مشرك نميتوان باشد ]چون حرام خدا را حلال کرده[. و يا اينكه به حكم و دستور خدا و پيامبرش پايبند است اما با اينكه ميداند او زناكار است اقدام به ازدواج با او مينمايد، پس چنين ازدواجي زنا شمرده ميشود و ازدواج كننده زناكار ميباشد ] زيرا ازدواج با زن زناکار صحيح نيست و لذا نکاح زن زناکار بمانند عدم انعقاد نکاحش هست، پس اگر از او استمتاع جويد مرتکب زنا شده[. پس اگر به طور حقيقي به خدا ايمان داشت اقدام به چنين كاري نميكرد. و اين به طور صريح بر حرام بودن ازدواج با زن زناكار دلالت مينمايد. مگر اينكه توبه نمايد. و همچنين ازدواج با مرد زناكار حرام ميباشد مگر اينكه توبه نمايد، زيرا نزديكي و همراهي زن و شوهر از مهمترين نزديكي و آميختنها ميباشد».
و به آيات ديگري نيز استناد کرده اند؛ از جمله آنجا که مي فرمايد: «و الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» (مائده 5). يعني: (و براي شما حلال است) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب؛ هنگامى که مهر آنها را بپردازيد و پاکدامن باشيد؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد. و گفته اند: از مفهوم مخالف اين آيه چنين برداشت مي شود که: ازدواج با زنان غير پاکدامن و بدکاره جايز نيست.
و اما دليل آنها بر اينکه چرا مراد از "نکاح" در آيه 3 نور؛ "عقد ازدواج" است، گفته اند: چون تمامي احاديثي که در شان نزول آيه مذکور آمده، درباره عقد ازدواج بوده نه جماع، چنانکه – در يکي از اين احاديث – آمده: از عبدالله بن عمرو روايت شده است: مردي از ياران پيامبر صلي الله عليه وسلم خواست با يک زن خود فروش مشهور به ام مهزول ازدواج کند. آنگاه خداي بزرگ « الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» را نازل کرد. نسائي در «تفسير» 379، احمد 2 / 159 و 125، حاکم 2 / 193، واحدي 632، بيهقي 7 / 153 و طبري 25742 از عبدالله بن عمرو بن عاص روايت کرده اند، حاکم اين را صحيح ميداند و ذهبي هم با او موافق است. هيثمي در «مجمع الزوائد» 7 / 47 ميگويد: «راويهاي احمد ثقه هستند».
همچنين ابوداود، ترمذي، نسائي و حاکم از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت کرده اند:
«أَنَّ مَرْثَدَ بْنَ أَبِي مَرْثَدٍ الْغَنَوِيَّ كَانَ يَحْمِلُ الْأَسَارَى بِمَكَّةَ وَكَانَ بِمَكَّةَ بَغِيٌّ يُقَالُ لَهَا عَنَاقُ وَكَانَتْ صَدِيقَتَهُ . قَالَ : جِئْتُ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَقُلْتُ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ، أَنْكِحُ عَنَاقَ ؟ قَالَ: فَسَكَتَ عَنِّي ، فَنَزَلَتْ (وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ) فَدَعَانِي فَقَرَأَهَا عَلَيَّ ، وَقَالَ : لَا تَنْكِحْهَا». صححه الألباني في صحيح أبي داود .
يعني: شخصي به نام مرثد بردگان را از انبار به سوي مکه ميبرد. در مکه زني به نام عناق با او رفيق بود. از رسول خدا اجازه خواست که با عناق ازدواج کند پيامبر هيچ نگفت. تا اين که آية (وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ) نازل شد. رسول خدا آيه را برايش تلاوت کرد و گفت: هرگز با عناق ازدواج نکن. ابوداود 2051، ترمذي 3177، نسائي به شمارة 3228 حاکم 2 / 166 و بيهقي 7 / 153 از عبدالله بن عمروبن عاص روايت کرده اند.
و گفته اند: اين احاديث دلالت دارد بر اينکه مراد از "نکاح" عقد ازدواج است نه جماع..
و علامه ابن عثيمين در رابطه با معناي آيه چنين گفته: «هرکس معتقد به تحريم نکاح با زن زناپيشه باشد اما با وجود آن وي را بنکاح خود درآورد؛ او عقدي را عقد بسته که معتقد به تحريم آن بوده، و عقد حرام بمانند نبود عقد است، پس براي وي حلال نيست که از آن زن استمتاع جويد، (و اگر چنين کند) آن مرد زناکار تلقي خواهد شد. و اما اگر منکر تحريم نکاح و ازدواج با زن زناپيشه باشد، و بگويد: (ازدواج با زن زناکار) حلال است، در اينحالت آن مرد مشرک خواهد شد، زيرا او حرام خدا را حلال کرده، و خودش را همراه با الله تعالي مشرع قرار داده است. و همين سخن درباره کسي که دخترش را به تزويج مرد زناکاري در مي آورد، مي گوييم».
"فتاوى المرأة المسلمة" جمع أشرف عبد المقصود (2/698(.
اما رأي راجح نزد ما – والله اعلم - راي دوم است، يعني: مراد از "نکاح" در آيه 3 سوره نور؛ "عقد ازدواج" است، و لذا ازدواج زن پاکدامن با مرد زنا کار، و مرد پاکدامن با زن زنا کار، حرام است، تا آنکه توبه کنند، بعد از توبه ازدواج با آنها جايز و صحيح است.
اما هرگاه مردي با يک زن زناکار ازدواج کرده باشد و پس از ازدواج با او برايش معلوم شود که آن زن از عملکردش توبه نکرده؛ در آنصورت نگهداشتن آن زن بر او حرام است و اگر وي را همچنان نگهدارد دليل بر دياثت وي است. ولي مي تواند بعد از جداکردن وي از زن بخواهد که به درگاه الهي توبه نمايد و عزم داشته باشد که ديگر سراغ زنا نرود، و پس از توبه دوباره وي را بعقد و نکاح خود درآورد.
و اين رأي راجح نزد سايت ما بود، وگرنه بر طبق رأي جمهور علما، ازدواج آن دو صحيح است و نيازي به تجديد عقد ندارند، و اما کسي که بر مذهب جمهور اعتماد دارد، باز بهتر است جهت احتياط نکاح خود را – بعد از توبه – تجديد نمايد.
نکته: در مذهب حنابله – که حکم به تحريم ازدواج با زناکار داده اند – توبه زن زناپيشه را شرط صحت نکاح دانسته اند، اما توبه مرد زناپيشه را شرط صحت نکاح ندانسته اند، بر مبناي اين رأي: اگر زني پاکدامن با مردي زناپيشه ازدواج کد، ازدواج آنها صحيح است و نياز به عقد مجدد نيست.