احمد عمران

دریافت‌های جدید نشان می‌دهند که برخی تغییرات ژیوپلتیک در نتیجة طرح صلح امریکایی‌ها قرار است در منطقه ايجاد شود. برخی منابع که نمی‌خواهند نامی از آنان برده شود، می‌گویند امریکا در پی ایجاد مناطق خودگردان در منطقه است که در گام نخست این طرح در مورد پشتونستان عملی خواهد شد. به باور این افراد، واگذاری برخی مناطق در جنوب افغانستان به طالبان، سرآغاز عملی شدن چنین طرحی است که می‌تواند بخش‌هایي از آن سوی مرز را هم پوشش دهد.

به گفتة این منابع، این طرح از مدت‌ها پیش مطرح بوده، ولی شرایط برای عملی شدن آن فراهم نبوده است. در نتیجة چنین طرحی، عملاً بخش‌هایي از کشور به گونة آزاد در اختیار حکومت‌های محلی قرار خواهد گرفت که برای نیروهای خارجی دردسر ساز نخواهند بود. البته چنین طرحی در عراق به اجرا گذاشته شده و امریکایی‌ها از عملی شدن آن ناراضی به نظر نمی‌رسند.

بحث تغییرات در ژیوپولتیک منطقه، از زمان‌های دوری مطرح است و حتا از نقشة خاورمیانة بزرگ سخن گفته شده است. شاید طرح ایجاد مناطق خودگردان به اندازة نقشة خاورمیانة بزرگ وسیع نباشد، ولی در هر حال نشان از اجرایی شدن چنین برنامه‌يی دارد.

به گفتة برخی کارشناسان سیاسی، در حال حاضر برای امریکا و غرب، پاکستان به عنوان یک معضل مطرح است که می‌تواند منافع این کشورها را تهدید کند. اجرایی شدن این طرح، فرصت می‌دهد که مناطق حایل به وجود بیاید و هم نیروها و ساکنان این مناطق که نسبت به دولت‌های‌شان ناخشنودی‌هایي نشان می‌دهند، ارضا شوند. معلوم نیست که مقام‌های کشور چه‌قدر در جریان چنین برنامه‌هایي قرار دارند، ولی بدون شک بی‌خبر از آن‌ها هم نیستند.

پاکستانی‌ها به هر حال دیگر در موقعیتی قرار ندارند که بتوانند هم‌چنان پرچم پشتونستان‌خواهی را بلند نگهدارند و چنین امری در توانایی مدیریتی دولت‌مردان افغان هم قرار ندارد. پس به طریق اولی، مقام‌های این کشورها می‌توانند برای اجرایی شدن این طرح هم‌سویی نشان دهند.

در همین حال، گفته می‌شود که بحث منطقة خودگردان بلوچستان که بخش‌هایي از افغانستان، پاکستان و ایران را احتوا می‌کند هم مطرح است، ولی این طرح به دنبال اجرایی شدن منطقة خودگردان پشتونستان در دستور کار قرار دارد.

از سال‌ها پیش منطقه آبستن یک رشته تغییرات و جابه‌جایی‌ها بوده و این جابه‌جایی‌ها، بدون شک می‌تواند به چنین طرح‌هایي کمک کند.

از آغاز ورود جامعة جهانی به افغانستان، این کشورها نگاه‌های متفاوتی به بخش‌هایي از افغانستان داشتند؛ اگر غرب و شمال کشور به عنوان مناطق استراتژیک در دستور کار ناتو و امریکا قرار داشت، ولی نگاه آن‌ها به جنوب و شرق افغانستان، بیشتر نگاه ایجاد فرصت به نیروهای ضد دولتی بوده است. به همین دلیل می‌بینیم که در جنوب و شرق، بحث‌های قومی و نژادی پررنگ‌تر می‌شود و حضور طالبان پیوسته ادامه می‌یابد.

برخی آگاهان باور دارند که امریکایی‌ها عمداً جنوب و شرق را در اختیار شورشیان و طالبان گذاشته بودند که بتوانند ضمن تردد از مرزهای دو کشور پاکستان و افغانستان، بر سرعلایق خود به نتیجه برسند. این مسایل در طول این سال‌ها سبب شد

که این دیدگاه تقویت شود که جنگ در جنوب و شرق، بیشتر جنگ بر سر هژمونی سیاسی بر منطقه است که می‌تواند تا آن سوی خط دیورند ادامه پیدا کند. به هر حال، جزییات این طرح هنوز افشا نشده و حتا مشخص نیست که زمینه‌های عملی آن چه‌گونه خواهد بود؛ ولی به هر حال، این طرح وجود دارد و دیر یا زود شاهد اجرایی شدن آن خواهیم بود.

از سوی دیگر، این مسأله هم حایز اهمیت است که نخبه‌گان و جریان‌های سیاسی کشور چه‌قدر با این برنامه‌ها آشنایی دارند و در مورد آن‌ها چه‌گونه می‌اندیشند.

شاید استاد ربانی فقید از برخی این مسایل در جریان فعالیت‌های صلح‌آمیز خود باخبر بوده است و حتا زمانی که شیخ آصف محسنی از رازهای نهاني استاد فقید یاد کرد، اشاره به همین مسایل داشته است؛ ولی با قاطعیت در این مورد نمی‌توان حرف و سخنی زد و هنوز معلوم نیست

که واقعاً استاد شهید چه مسایلی را مي‌دانسته و نسبت به چه مسایلی حساس بوده است؟ آیا واقعاً استاد خبر داشته که نقشة ژیوپلتیک منطقه با ایجاد مناطق خودگردان در حال تغییر است؟ آیا امریکایی‌ها که بخش بزرگی از هزینه‌های شورای عالی صلح را تأمین می‌کنند، با استاد فقید از این مسایل سخن گفته بودند؟

هاله‌يي از ابهام و تیره‌گی اطراف مسایل داغ کشور را پوشانده و هنوز کسی با جرأت در این خصوص حرف نزده است. سخنگوی ریاست‌جمهوری، واگذاری مناطقی در جنوب را به طالبان ناموثق می‌داند، ولی در همین حال افرادی در درون شورای عالی صلح از چنین برنامه‌يي سخن می‌گویند.

این تناقض‌گویی‌ها و سراسیمگی‌ها برای چیست؟ چرا رییس‌جمهور کرزی در این اواخر مواضع شتاب‌زده و فوری می‌گیرد؟ یک روز با طرح امریکایی‌ها مبنی بر گشایش دفتر طالبان در قطر ابراز نارضایتی می‌کند، ولی بیست‌وچهار ساعت بعد با آن موافقت نشان می‌دهد.

این مسایل نشان می‌دهند که حرف‌وحدیث‌های پشت پرده‌يي وجود دارد که در حال حاضر مقام‌های کشور از افشای آن‌ها می‌هراسند. ولی بحث مناطق خودگردان را باید جدی گرفت و نسبت به آن واکنش عقلانی و ملی نشان داد؛ چون به هر صورت اجرایی شدن چنین طرحی می‌تواند منافع ملی کشور را صدمه بزند و عملاً به تجزیة آن بینجامد.